یک عکس یا ویدئوی عالی باعث توقف کاربر میشود، اما این کپشن است که باعث ایجاد ارتباط، تعامل و اقدام میشود. کپشن، روح و صدای پست شماست. این مقاله به صورت عمیق به هنر و علم کپیرایتینگ در اینستاگرام میپردازد. ما با استفاده از مدل AIDA، به شما یاد میدهیم چگونه قلابهای جذاب بنویسید، داستانسرایی کنید، مخاطب را به اقدام ترغیب نمایید و با پیدا کردن "صدای برند"، متنی بنویسید که نه تنها خوانده شود، بلکه اعتماد بسازد و بفروشد.
کلمات کلیدی: کپشن نویسی اینستاگرام، آموزش کپشن نویسی، قلاب نویسی، دعوت به اقدام، کپی رایتینگ اینستاگرام، نوشتن متن تبلیغاتی.
مقدمه:
در اینستاگرام، محتوای بصری پادشاه است، اما کپشن، نخستوزیر قدرتمندی است ادمین اینستاگرام که اراده پادشاه را اجرا میکند. بسیاری از ادمینها ساعتها برای طراحی یک پست گرافیکی یا ادیت یک ریلز وقت میگذارند، اما در چند دقیقه یک کپشن سرسری و ضعیف برای آن مینویسند. این یک اشتباه بزرگ است. کپشن، فرصت شما برای جان بخشیدن به تصویر، روایت یک داستان، ارائه ارزش و مهمتر از همه، شروع یک مکالمه با مخاطب است.
یک کپشن خوب میتواند یک پست متوسط را به یک پست عالی تبدیل کند و باعث افزایش چشمگیر کامنت، ذخیره و حتی فروش شود. در این مقاله، ما فرمول نوشتن چنین کپشنهایی را کالبدشکافی میکنیم.بخش ۱: مدل AIDA، نقشه راه یک کپشن متقاعدکننده
مدل AIDA یک مدل کلاسیک در بازاریابی است که میتوانید از آن به عنوان چارچوبی برای ساختار کپشن خود استفاده کنید.
A - Attention (توجه): خط اول یا قلاب (Hook)
خط اول کپشن شما مهمترین بخش آن است، زیرا اینستاگرام تنها همین خط را به همراه گزینه "...more" نمایش میدهد. شما باید در همین خط اول، کاربر را متقاعد کنید که روی "بیشتر" کلیک کند.تکنیکهای قلابنویسی:
پرسیدن یک سوال قدرتمند: "بزرگترین دروغی که در مورد ... به شما گفتهاند چیست؟"
ایجاد حس کنجکاوی: "این ۳ نکته را هیچکس در مورد ... به شما نمیگوید."
بیان یک نتیجه شگفتانگیز: "چگونه در ۳۰ روز، فروشمان را دو برابر کردیم."
I - Interest (علاقه): بدنه اصلی کپشن
حالا که توجه کاربر را جلب کردهاید، باید علاقه او را حفظ کنید. در این بخش، ارزش اصلی پست خود را ارائه دهید.
داستانسرایی کنید: داستانها به شدت جذاب هستند. میتوانید یک داستان شخصی، داستان یک مشتری یا داستان شکلگیری یک محصول را تعریف کنید.
ارزش آموزشی ارائه دهید: نکات، ترفندها یا اطلاعات مفیدی را که در تصویر یا ویدئو به آن اشاره کردهاید، با جزئیات بیشتری در اینجا توضیح دهید.
مشکلی را باز کرده و به آن بپردازید: مشکلی که مخاطب با آن درگیر است را توصیف کنید تا با شما احساس همذاتپنداری کند.
D - Desire (تمایل): ایجاد خواستن
در این بخش، باید محتوای خود را به نیازها و خواستههای مخاطب متصل کنید. به او نشان دهید که راه حل شما چگونه میتواند زندگی او را بهتر کند.روی مزایا تمرکز کنید، نه ویژگیها: به جای گفتن "این کرم حاوی ویتامین E است" (ویژگی)، بگویید "این کرم به پوست شما طراوت و جوانی هدیه میدهد" (مزیت).
از اثبات اجتماعی استفاده کنید: به نظرات مثبت مشتریان دیگر یا نتایج به دست آمده اشاره کنید.
A - Action (اقدام): دعوت به اقدام (Call to Action - CTA)
در انتهای کپشن، به وضوح به مخاطب بگویید که میخواهید چه کاری انجام دهد. اگر از او چیزی نخواهید، او نیز کاری نخواهد کرد.
CTA باید واضح و مشخص باشد:
"تو کامنتها نظرت رو برام بنویس."
"این پست رو سیو کن تا بعداً دوباره ببینیش."
"برای ۳ تا از دوستات که به این موضوع علاقهمندند بفرست."
"برای ثبت سفارش یا مشاوره، به لینک داخل بایو مراجعه کن."
بخش ۲: نکات پیشرفته برای یک کپشن بینقص
قالببندی برای خوانایی: هیچکس یک دیوار متنی را نمیخواند. از پاراگرافهای کوتاه (حداکثر ۲-۳ خط)، خطوط خالی بین پاراگرافها و ایموجیها برای شکستن متن استفاده کنید.پیدا کردن صدای برند (Brand Voice): آیا برند شما شوخطبع و دوستانه است یا رسمی و تخصصی؟ لحن کپشنهای شما باید در تمام پستها یکسان و هماهنگ با شخصیت برندتان باشد.
استفاده استراتژیک از ایموجی: ایموجیها به متن شما شخصیت میدهند، اما استفاده بیش از حد از آنها، کپشن را شلوغ و غیرحرفهای میکند.
ویرایش و بازخوانی: قبل از انتشار، کپشن خود را یک بار با صدای بلند بخوانید. این کار به شما کمک میکند تا جملات نامفهوم و غلطهای املایی را پیدا کنید.
نتیجهگیری:
کپشننویسی یک مهارت است که با تمرین بهتر میشود. هر کپشن را به عنوان فرصتی برای برقراری یک ارتباط معنادار با مخاطب خود ببینید. از فرمولها و مدلها به عنوان نقطه شروع استفاده کنید، اما همیشه سعی کنید صدای منحصربهفرد و اصیل برند خود را در آن تزریق نمایید. یک کپشن خوب، پلی است که مخاطب را از یک بیننده منفعل به یک عضو فعال و وفادار جامعه شما تبدیل میکند.